غریزه دینی
جستجوی غریزه دینی
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، در هر بحثی درباره ی تکامل مستلزم کنکاش در منابع درونی و زیست شناختی رفتارهای پیچیده بود.
مفهوم کهن «غریزه» اهمیت ویژهای یافت. هرچند در مورد ماهیت غریزه هرگز توافق کاملی به دست نیامده است، مقصود از غریزه در مجموع رفتار پیچیده و نیاموخته است که مبنای فیزیولوژیکی دارد و حاکی از وجود تکامل است (بیستن ۲۰۰۰) . اینها ملاک های نسبتاً دقیقی است و تا اوایل دهه ۱۹۲۰ تصور در مورد انسان به کار می رفت (برنارد ۱۹۲۴)
با ظهور رفتارگرایی یادگیری و تاثیر محیط به صورت تبیینهای قالب درآمدند یکی از عقاید معمول در بین دین گرایان این بود که خدا دین را در نهاد بشر قرار داده است، پس غریزه های مذهبی در کار است. ادعا شده است که این قبیله طیف پهناوری از پدیده ها را در بر می گیرد: جاندار گرایی؛ اسطوره، آیین، عقیده به خدا ،مسیحیت ،ضرورت مناسک روز یکشنبه، طلب آرمان و کمال خود کم بینی و استعداد کسب سایر عقاید رفتار ها و تجربه های دینی مروری بر این ادبیات داد که در غریزه دینی به ۳۸ سنخ تقسیم شده است (برنارد ۱۹۲۴) لیکن ابهام تناسب فرهنگی ،و منش فرضی این سنخ آنها نشان داد که عنصر واقعی مورد نظر احتمالاً یادگیری بوده است نه غریزه.
تاثیر محیط و توارث در دین
بیش از یک قرن ،روانشناسی درگیر این پرسش اساسی بوده است که برخی پدیدههای روانی آیا حاصل وراثت اند یا نتیجه تاثیرات محیط. البته این مسئله تقریباً در مورد هر جنبه ای از روانشناسی- هوش، استعداد، پدیده های ادراکی، شخصیت ، اختلال روانی و... مطرح بوده است. آنچه اینک برای ما اهمیت دارد دین است .
تاثیر محیطی را چگونه از وراثت جدا میکنیم ؟!خروج از این تنگنا یک راه دارد و آن بررسی دوقلوهاست. میتوان دوقلوهای همسان را که ژن های آنها صددرصد مشترک است با دوقلوهای ناهمسان (که پنجاه درصد ژنِ مشترک دارند) مقایسه کرد. برخی بررسیها متوجه دوقلو های همسان و ناهمسان بوده است که از بدو تولد یا اندکی بعد از هم جدا شدهاند محاسبهای محدود در علم وراثت کمی نشان می دهد که ما می توانیم بر اساس فرض های معقول پارهای از امور روانشناختی نظیر دین را که ظاهراً محصول محیط و توارث است تبیین کنیم (فاکنر ۱۹۸۱ رایت ۱۹۵۵) پژوهش ۱_۳ نمونهای از این نوع بررسی ها نشان می دهد.
پژوهش ۱_۳
تاثیرات وراثتی و محیطی بر نگرش ها، علایق و ارزشهای دینی؛ بررسی دوقلوهایی که جدا از هم و با هم بزرگ شده اند(والر ،کویتی، بوشار لیکن و تلگن1990)
والر و همکاران؛ با استفاده از پاسخ گران بررسی مشهور دوقلوها در مینسوتا، توانستند داده هایی درباره پنج معیار نگرشها علایق و ارزش های دینی به دست آورند. مقیاس های معروف اینها بودند؛ بنیادگرایی مذهبی (ویگنز۱۹۶۶) علایق شغلی مذهبی( والر، لیکن و تلگن ۱۹۹۵ )مقیاس فرعی علاقه مذهبی در سیاهه ی علاقه شغلی استرانگ -کمبل(هنسل و کمبل ۱۹۸۵) علایق مذهبی در اوقات فراغت( والر و دیگران ۱۹۹۵) و مقیاس ارزشهای مذهبی( آلپورت -ورنون و لیندزی 1960)
شرکتکنندگان عبارت بودند از ۵۳ جفت دوقلوی یک تخمکی (همسان) و ۳۱ جفت دوقلوی دو تخمکی (ناهمسان) که جدا از هم بزرگ شده بودند. معیارها را به ۴۵۸ جفت دوقلوی همسر و ۳۶۳ جفت دوقلوی ناهمسان نیز عرضه کردند که با هم بزرگ شده بودند تحلیل داده ها نشان داد که حدود ۵۰% دگرگونی در نمره های مربوط به معیارهای مذهبی نتیجه تأثیرات وراثتی است به عبارت دیگر در این بررسی عوامل وراثتی و محیطی از لحاظ تأثیرات مربوط به منابع تمایلات مذهبی با هم مساوی بوده است
پ.ن:
بنده به این امر معتقد هستم که در همه ی افراد غریزه دینی وجود دارد.البته به این نکته اشاره کنم که در حقیقت من غریزه دینی را گرایش فرد به وجود معبود؛الله، میدانم.
درواقع همان فردی که به (God=خالق )معتقد است؛ بخشی از باور به اللّه است که تکامل نیافته است؛ و نکته حائذ اهمیت در این بخش همان حسی است ذاتی یا غریزیی که فرد نسبت به کسی دارد که میداند کامل تر از اوست،خالق؛مدیر و مدبّر است.
به خودی خود انسان گرایش به معنویت دارد،اما اگر در محیطی قرارگیرد که با این موضوع در تضاد باشد میتواند فرد را به سمت دیگری رهنمود کند.
ینی همانگونه که رفتار گرایان باور دارند (تاثیر محیط را بر فرد )،
بنده نیز بر همین امر معتقد هستم، اما لزوما نمیتوان بر این امر تاکید و تایید کرد که صددرصدمحیط تعیین کننده رفتار آدمی ست ونیز نمیتوان از اینکه محیط پارامتری مهم در تعیین رفتار است غافل شد.
نفس انسان نیز به عنوان عنصری محرک یا محار کننده تاثیر گذار است.
آزمایش دو قلو ها که کمی قبل تر مطالعه فرمودیدهم میتواند تاییدی هرچند کوتاه بر سخنم باشد.
منبع:
کتاب روانشناسی دین(مولف:برنارد اسپیلکا و همکاران)
- ۹۹/۰۸/۲۳